کتاب خانه

کتاب هایی که تا کنون خوانده ام

کتاب خانه

کتاب هایی که تا کنون خوانده ام

چندین بار شده است که فکر کردم تا حالا چه کتاب هایی را خوندم و موضوعشون چی بوده؟!
اینجا فرصتی است برای ثبت آنها که یکی از ارزشمندترین اندوخته ها هستند...

آخرین مطالب

ققنوس فاتح

جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۲۴ ب.ظ

رفته بودم ترمینال، نیم ساعتی تا حرکت اتوبوس فرصت بود.

رفتم سراغ ایستگاه مطالعه. طرح جالبی‌ است. کتاب را برمی‌داری، بعد از مطالعه در یکی دیگر از ایستگاه‌های مطالعه -که در برخی مکان‌های عمومی کشور وجود دارد- برمی‌گردانی. کلا بنا بر اعتماد است. نه اسمی می‌نویسند و نه وثیقه‌ و ضامنی می‌گیرند.

کتاب ققنوس فاتح را برداشتم

کتاب نوشتۀ آقای گل علی بابایی از نوسیندگان مشهور دفاع مقدس بود.

خاطراتی از فرماندۀ فاتح بازی دراز، محسن وزوایی بود. حاج سعید قاسمی زیاد توی سخنرانی‌هاش ازش یاد می‌کنه.

آقا محسن یکی از داشنجویان پیرو خط امام بود که در تسخیر لانۀ جاسوسی آمریکا نقش اساسی داشت.

در جنگ هم افتخارات زیادی آفرید که نمونۀ بارزش فتح بازی دراز و مقدمه چینی برای پیروزی در فتح‌المبین بود.

جالب‌ترین داستان کتاب برام داستان دعوای آقا محسن با فرمانده‌اش یعنی حاج احمد متوسلیان بود.

انصافا دعوا با احمد متوسلیان جیگر می‌خواسته!!


بعد که کتاب تمام شد، خواستم ققنوس فاتح را جزء کتاب‌هایی که خواندم ثبت کنم، اما وقتی در اینترنت جستجو کردم دیدم کتاب ققنوس فاتح نزدیک 300صفحه است. اون موقع بود که فهمیدم اون چیزی که من خوندم بخش‌هایی از کتاب بوده که نهاد کتابخانه‌ها برای ایستگاه مطالعه چاپ کرده، نه کل کتاب!!!

ولی همینشم خیلی صفا داد...


قرارگاه‌های فرهنگی

پنجشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۱۸ ب.ظ

به قول خودشون:

شرح مکمل بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 1392/2/2 با موضوع "پشتیبانی و حمایت از تشکل‌های فرهنگی" با دیگر بیانات معظم له


این کتاب در جهت ترویج فرهنگ تبعیت از فرماندهی و گرفتن نقشه راه از ایشان در تمام مسیر فعالیت فرهنگی طراحی و نگاشته شده است.

طبق معمول سخنان رهبری پر از شور و نشاط و امید و انگیزه است و درعین حال روشنگر و راه گشا.

به قول مقدمۀ کتاب این کتاب تکمله‌ای بر کتاب دغدغه‌های فرهنگی است و خواندن آن، خواننده را از خواندن این بی‌نیاز نمی‌کند و خواندن این، خواننده را از خواندن آن بی‌نیاز نمی‌کند. (فهمیدن این جمله جایزه داره!!!)


از آنجایی که مخاطب قشر فعال در عرصۀ کلان جبهه فرهنگی انقلاب هستد، مباحث راهبردی، جدی و عملیاتی است.

از نکات دیگر کتاب خلاصه بودن آن است که باز به قول ناشر سعی شده کتاب به صورت یک کتاب کم‌حجم عملیاتی و همراهِ همیشگی طراحی شود؛ بدون هیچ مطلب اضافه‌ای همچون فهرست تفصیلی، پی‌نوشت‌، نمایه و... (ظاهراً فیبا و شابک هم که نداره به خاطر کم شدن حجم کتاب بوده)

 

قرارگاه فرهنگی

مطالب کتاب همان گونه که بر روی جلد هم نوشته شده تحت موضوع پشتیبانی و حمایت از تشکل های فرهنگی قرار گرفته؛ اما آنچه که جالب توجه است شمارگان کتاب 10هزار نسخه است.

از آنجایی که مخاطبان این موضوع خواص فرهنگی جامعه و فعالین در مؤسسات فرهنگی خاص که کارشان حمایت از مجموعه‌های فرهنگی است می‌باشد، .این تعداد نسخه خیلی توجیهی ندارد و نشان از گتره‌ای بودن احتمالی چاپ کتاب دارد...

من زنده‌ام

يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۴۸ ب.ظ
یک دختر 17 ساله در شهر و دیارش گم می‌شود. همه‌جا را دنبالش می‌گردند. بعد از یک سال یک نامه از او می‌رسد: "من زنده‌ام"
و همین یک نامه و جمله کشنده است.
مدت‌ها بود اینگونه اسیر کتابی نشده بودم. بلند که می‌شدم از شدت دردِ زانوها و سرگیجه‌ام متوجه می‌شدم خیلی بیش از آن‌چه که فکر می‌کردم وقت گذشته‌است. عصر جمعه شروع کردم شنبه شب تمام شد.
تعریفش را شنیده بودم. استادم گفته‌بود خیلی خوب است که دخترها و زن‌ها حتماً این کتاب را بخوانند. البته برای همه خوب است برای آنها بهتر است. وقتی کتاب را خواندم به این نتیجه رسیدم که به نظر من اتفاقاً این کتاب برای مردها و پسرها بهتر است. 
بعد از خواندن کتاب رفته بودم بیرون، کنار خیابان بودم دیدم از دور دوتا زن با چادر عربی دارن میان. چنان چشمانم را به زمین دوختم و حتی نخواستم هیکل آنها را ببینم. نگاهم نسبت به زن‌های شهر عوض شده بود. همه را ناموس خودم می‌دیدم و می‌گفتم برای ایرانی جماعت ناموس خیلی مهم است. حاضر است به خاطر ناموسش خون در رگ‌هایش را هم بدهد. که اگر ندهد خون نیست، سرخاب است...

من زنده‌ام خاطرات 4سال اسارت خانم معصومه آباد به همراه سه‌تن دیگر از خواهران آزاده است. ابتدا که کتاب را شروع کردم چنان برایم سنگین بود و بر قلبم فشار می‌آورد که خواستم از خیر خواندنش بگذرم و کتاب را رها کنم. اما حیفم آمد. اندکی هم مسابقه وسوسه‌ام می‌کرد! با چند نفس عمیق تحملم را بالا بردم و به خودم تشر زدم که آن‌چه تو از خواندن آن إبا داری و تحملش را نداری این دختر 17 ساله با گوشت و پوست و خونش لمس کرده‌است.
ادامه دادم. خواندن کتاب بدون اشک شدنی نیست. اشک‌ها از روی ترحم و دلسوزی نیست. چون هرآنچه بوده، گذشته است و اکنون از این سختی‌ها خبری نیست. اما اشکِ غرور و بر خود بالیدن بود. انسان به خود می‌بالد که این‌چنین شیرزنان و شیرمردانی دارد این نهضت. اشک برای سنگینی باری که روی شانه‌هایم احساس می‌کردم و خود را میراث‌دار این زنان و مردان می‌دیدم. اشک برای اینکه با خود می‌گفتم این دختر 17 ساله از دستان کثیف و پلید آن جنایتکار سیلی خورد، و تو چه هزینه‌ای برای آرمانت دادی؟ اشک برای اینکه می‌دیدم دختری در چنگال‌های گرگ اسیر است ام چونان شیر بدون ترس می‌غرد و از امام و آقایش دفاع می‌کند. وقتی به او می‌گویند چرا با ما می‌جنگید؟ می‌گوید شما آمدید در شهر ما و ما را دزدیدید!
من زنده ام
خانم آباد اوایل جنگ در نزدیکی‌های شهر آبادان توسط نیروهای عراقی به اسارت گرفته‌ می‌شود. او و سه خواهر دیگر در اسارت داستان‌هایی خلق می‌کنند که تعجب و تحسین بزرگانی همچون حاج آقای ابوترابی را به خود جلب می‌کنند. اسطوره‌ای می‌شوند که بسیاری از برادرانی که خاطرات اسارت خودشان  را نوشتند از دلاوری‌های آنان نیز گفته‌اند. دلاوری با صبری زینبی و اعجاب انگیز. این‌که 4زن بتوانند این‌همه رنج را تحمل کنند و ذره‌ای از آرمان خود کوتاه نیایند، چیز کمی نیست. رنجی که مداوم بود و 4سال طول کشید و هیچ‌کدامشان نمی‌دانستند تا کی قرار است ادامه داشته‌باشد. حتی روز آخر.

با خودم فکر می‌کردم نتیجه این‌همه تحمل چه شد؟ آیا اوضاع فرهنگی جامعه و وضع عفاف و حجاب نشان از تلف شدن این تحمل‌ها ندارد؟ آیا خانم آباد و دوستانشان با دیدن این دختران و پسران کوچه و خیابان نباید از کردۀ خود پشیمان شوند؟
گفتم: شک نکن که نه
فساد کوچه و خیابان که همیشه بوده و هست، قبل از انقلاب بعضا بیشتر بوده و در بعضی جاها هم کمتر! اما آنچه مهم است وضعیت کلی جبهه ما و جبهه دشمن است. بعد از رحلت امام، رهبری انقلاب چنان با تدبیر و سیاست انقلاب را در مسیر حرکت داده‌است که امروز دیگر مرز جنگ ما 12کیلومتری آبادان نیست. دشمن از 12کیلومتری آبادان دختران ما را اسیر نمی‌گیرد. عراق که اوایل انقلاب با ما آن جنایت را کرد، الآن در جبهه ماست و نخست‌وزیرش اولین سفر خارجه‌اش را به دیدار رهبرش می‌آید. و این یعنی پیروزی. صدام و صدامیان رفتند اما مرزهای انقلاب ایران تا کشمیر و نیجریه و عراق و لبنان و یمن و بحرین و .... کشیده شد. چنان دشمن از فعالیت و گسترش اسلام گیج است که برای جلوگیری از آن هرکاری می‌کند. اما هرچه او تدبیر می‌کند بر باد می‌رود. و این یعنی قدرت اسلام و ایران و انقلاب و رهبری‌اش.
آخرینش همین داعش بود. خواستند با آن اسلام هراسی راه بیندازند و شیعه و سنی را به جان هم بیندازند که چنان مولایمان تدبیر کرد که بسیج مردمی امام، در سوریه و لبنان و عراق هم شکل گرفت. همان بسیجی که دشمن از آن در ایران واهمه داشت. امروز در این کشورها نیز شکل گرفت برای مقابله با داعش. و جالب آنکه داعش و داعشیان نابود می‌شوند اما تفکر و روحیه بسیجی در منطقه برجای خواهد ماند و این دستاورد ماست.
کما این که صدام و صدامیان به درک واصل شدند اما رویحه ایثار و جهاد و شهادت و صبر واستقامت در ایران جاودانه شد. جوانان ایران در طول تاریخ برای همیشه امثال خانم آباد و شهدایی همچون همت و چمران و باکری را به عنوان الگو و اسوۀ خود دارند. و این چیزی است که دشمن را کلافه کرده است. هرکاری می‌کند ضررش را خودش می‌بیند.
پس به قول امام:
بکشید ما را؛ ما زنده تر می‌شویم.

آگر سال 61 خانم آباد زنده بود و نوشت من زنده‌ام؛ امروز از قِبَل آن هزاران جوان ایرانی می‌نویسند ما زنده‌ایم...

نامیرا

جمعه, ۱۶ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۴۹ ب.ظ

کتاب داستان عبدالله بن عمیر از قبیلۀ بنی کلب است که در زمان قیام امام حسین علیه السلام (سال 61ه ق) رخ می‌دهد. عبدالله ابتدا با دعوت کوفیان و قیام امام حسین مخالف بود. اعتقاد داشت این قیام خروج بر علیه خلیفه است و باعث تلف شدن خون مسلمین و ایجاد تفرقه می‌شود. هجده هزار نامه نوشته شد برای امام حسین اما عبدالله که مرد جنگ و جهاد بود هیچ نامه‌ای ننوشت. 

هنگام ورود مسلم به کوفه به یاری او نرفت. سخت از امتحانی که در آن افتاده بود ترسان بود و دلهره داشت. از دینش می‌ترسید. می‌خواست برای حفظ دینش هم که شده به مرزهای جنگ و جهاد با مشرکین برود و از قائله و فتنه دور باشد. ترس و درد دین داشت.

برعکس آنها که نامه نوشته بودند برای سالار شهیدان که بیا، درد دین نداشتند به دنبال دنیا بودند. بعد از کشته شدن مسلم و مشاهدۀ وقایع کوفه، عبدالله به خباثت دستگاه خلافت و حقانیت حرکت حسین علیه السلام پی می‌برد. با شتاب و با سختی خود را به امام می‌رساند.

انس بن حارث به استقبال او می‌آید و می‌گوید: « امام، امروز، از صبح هربار که مرا می‌دید، سراغ تو ام‌وهب (همسر عبدالله) را می‌گرفت و می‌فرمود؛ امروز روز دیدار با بهترین مردمان نخیله است.»

عبدالله به تاخت به سمت خیمه‌ها و لشگرگاه حسین علیه السلام می‌رود و آنان که نامه نوشته بودند در لشکر ابن‌زیاد مشغول نقشه کشی برای غنائم جنگی و و وعده و وعیدهای امیر! بودند.


شاید بدترین کار گفتن آخر داستان باشد اما این داستان به قدری جذاب و آموزنده و پراز ماجراست که دانستن پایان آن از لذت مطالعه‌اش کم نمی‌کند.

نامیرا

در آخر کتاب نوشتم:

بسیار کتاب عالی و وزینی است؛ هم از لحاظ نگارش و ادبیات و هم از لحاظ محتوا. داستان تا اعماق وجود انسان را تکان می‌دهد و انسان را تا مدت‌ها به فکر فرو می‌برد.

و چه زیباست اینگونه تاریخ نوشتن که هم لذت‌بخش است و خسته‌کننده نیست و هم درس‌آموز و عبرت‌بخش. برعکس اکثر کتاب‌های تاریخ!

آموزنده بودن و درس‌آموز بودن این کتاب برای دوران کنونی برجسته‌ترین حسن آن بود به نظرم...

پارسیان و من

دوشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۵۵ ب.ظ

نویسنده : آرمان آرین   

انتشارات : نشر موج

جلد یکم : کاخ اژدها ( در باره ی راوی و ضحاک ماردوش (

جلد دوم : راز کوه پرنده ( در باره ی راوی و رستم دستان (

جلد سوم : رستا خیز فرا میرسد ( در باره ی راوی و کورش بزرگ (

قیمت مجموعه ی سه جلدی : 12000 تومان  

  

این کتاب در باره ی سر گذشت سه نفر که راوی هر یک از داستان ها هستند است . داستان ها کاملا مجزا هستند و فقط در پایان سومی به نوعی مرتبط می شوند . نثر کتاب آمیخته ای از نوعی داستان های تاریخی ،  تخیلی  و تراژدی است .  

 

در جلد یکم پسربچه ای دوازده ساله به نام اردشیر که در زمان حال زندگی می کند به طرز عجیبی وارد ماجرائی می شود که مربوط به دوران ضحاک مار دوش است و داستان در باره ی تلاش های او ، پدرش و کاوه ی آهنگر ( و تعدادی از قهرمانان دیگر ) برای برانداختن ضحاک است .  

 

در جلد دوم پسری سیزده ساله به نام سیاوش که او نیز د زمان حال زندگی می کند باز هم به شکلی غیر طبیعی وارد دوران رستم دستان می شود . داستان شامل یک سری اتفاقاتی است که برای سیاوش ، رستم ، رخش و بقیه ی قهرمانان آن  زمان می افتد

 

در کتاب سوم بردیا ی پانزده ساله که برای دیدن پدری که هرگز او را ندیده بود

 در حال سفر است به علت سانحه ی هوائی بیهوش می شود و وقتی به هوش می آید خود را در کاخی می بیند که متعلق به بردیا ی هخامنشی پسر کورش بزرگ  است . داستان مربوط می شود به اتفاقاتی که برای او  ، حکومت خود و پدرش می افتد.



سخته آدم هم تو مغازۀ دفتر فنی کار فروشندگی انجام بده اونم این فصل سال که اوج کار و شلوغیه، هم وبلاگ بنویسه!!


تصویر جلد اول را پیدا نکردم کتاب خودم را هم به یکی از رفقا قرض!!! دادم. این شد که نشد عکس جلدش را بیارم.

داستان های کتاب بسیار جذاب بود. سبک داستان که به نوعی سفر در تاریخ بود تکراری بود اما نوع کاربرد آن جذاب و دلنشین بود.

در طول داستان مخاطب خود را در دل داستان می‌بیند؛ هم‌راه راوی. این هم از قدرت صحنه‌پردازی نویسنده است.

کتاب اول را که می‌خواندم نویسنده را فردی انقلابی یافتم 

در کتاب دوم شک به سراغم آمد

در کتاب دوم نویسنده رابه کل منتقد انقلاب یافتم.

این حالت یا به خاطر قدرت نویسنده است که شخصیت خود را در نوشته‌هایش آشکار نمی‌کند

یا به خاطر ذهنیت من بوده است که در هنگام خواندن کتاب اول نداشتم

و یا واقعاً نویسنده بنا به مصلحت و یا دلیلی در کتاب‌هایش موضع‌های مختلف گرفته است.


در عین حال که خیلی با داستان کتاب‌ها حال کردم و انصافاً زمان‌هایی که کتاب را می‌خواندم حس خوبی شبیه به آرامش داشتم.

اما گله‌ای از نویسنده دارم؛ مخصوصا در جلد سوم.

به نظر می‌رسید نویسنده با بزرگ کردن شخصیت‌ها و تاریخ گذشته ایران‌زمین گویی قصد طعنه و کنایه دارد. گویی کسانی که الآن بر سر کار هستند باید از آموزه‌ها و سیره و مسلک کورش کبیر درس بگیرند و به شیوۀ او حکومت کنند.

اگر با دقت بنگریم جبهه حق در عالم یک سیره و منش داشته و جبهه باطل نیز بر یک روش زیسته است. تنها قالب‌ها عوض شده است و رنگ و لعاب‌ها تغییر کرده است.

جبهه حق بر مدار صداقت رفتار کرده و یک‌رنگی و جبهه باطل بر مدار فریب و نیرنگ.

جبهه حق همیشه مظلوم بوده و جبهه باطل همیشه مدعی و زیاده خواه.

جبهه حق قصد تحمیل عقائد خود نداشته و جبهه باطل خوی استکباری و استعماری جزء ذات او بوده است و برای این استعمار از هیچ نیرنگ و خدعه‌ای دریغ نکرده‌است.

جبهه حق دست بستۀ اوامر و نواهی الهی است و جبهه باطل بویی از عبد بودن نبرده و خود را آزاد برای هرکاری می‌دانسته.

اینها و چندین و چند صفت از این قبیل صفات در طول تاریخ تمدن‌ها تکرار شد و این تکرار همچنان ادامه دارد.


اگر در زمانی حضرت موسی 

اول شخص و بالاترین فرد عالم بود در زمانی هم محمد امین این جایگاه را داشت در زمانی دیگر عیسی مسیح، در زمانی ایوب، در زمانی یعقوب و... این خوبان همیشه دوستانی داشتند و دشمنانی.

با این اوصاف اگر کسی دم از موسی زد و عیسی را منکر شد، دم از عیسی زد و محمد را منکر شد، یکی را پذیرفت و دیگری را رد کرد، باید در صداقت او شک کرد. نه آن قبول داشتنش از سر اعتقاد است و نه آن انکارش.

جالب آن‌که این طرفداران عده‌ای و منکران عده‌ای دیگر هیچ‌کدام در زمان زنده بودن مراد خود نبودند. مثلا طرفداران حضرت موسی در زمان حضرت موسی دم از پیامبر آخرالزمان و منجی می‌زدند اما بعد از مرگ حضرت موسی عده‌ای ادعای طرفداری از دین موسی کردند و پیامبر اسلام را منکر شدند!! می‌گویید نه! بروید از موسی بپرسید!!


آنهایی که می‌گویند زرتشت مرد خوبی بود منظورشان این است که زرتشت تنها خوب عالم بود و خدا سلسلۀ خوبان را بعد از او منقطع کرد؟! این با عدالت خدا جور درمی‌آید که چند هزار سال این بشر را بدون ولی، الگو و اسوه رها کند. این بشر حجت نمی‌خواهد. در روز حشر خدا به کدامین حجت از بندگان خود حساب کشی کند؟!!


اما اگر بعد از زرتشت هم این سلسلۀ خوبان ادامه دارد، همه را ببینیم. کل جبهه را در طول تاریخ از آدم و هابیل ببینیم تا مهدی موعود. با همۀ اعوان و انصارشان.


ادعا می‌کنم اگر آنچه در این کتاب در مورد کورش کبیر گفته شده صحت داشته باشد؛ کورش هم یکی از خوبان در این جبهه است و سربازانی که در راه آبادانی این مرز و بوم و آزادی آن و خدمت به مردم کشته شدند نیز در این جلگه جای می‌گیرند. درست همان جایی که برای خمینی و سربازان شهیدش قائل هستم.

اما اگر عده‌ای بخواهند خوب بودن را محدود در قوم و گروه خاصی ببینند که چندهزار سال پیش زیستند و رفتند و تنها تخت جمشیدی از آنها به جای مانده، پذیرشش سخت است و بوی همان کارهای اهل باطل را پیدا می‌کند.


جوان و انتخاب بزرگ

يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۵۳ ب.ظ

بسیار کتاب پر مغز و زیبایی از استاد اصغر طاهر زاده است

حاوی نکات و مسائل بسیار ضروری و لازم برای قشر نوجوان و جوان میباشد

مطالب به گونه ای است که ذهن مخاطب را به فکر در مورد خود و جایگاهش وا میدارد

چیزی که نوجوانان امروزی به واسطه عوامل مختلف از آن دور شده اند.

در این کتاب سه بحث زیر مطرح است:

         1- جوان و انتخاب بزرگ در زندگی: در این قسمت انتخاب بزرگ، ملاک و نشانۀ جوانی معرفی می گردد و  سعی شده‌ است جوانان عزیز متوجه باشند چگونه می‌توانند در دوران جوانی انتخاب‌های خود را تا قیامت و ابدیّت خودشان وسعت دهند تا همواره در نشاط جوانی باقی بمانند.

     2- من کو؟ : در این بحث با زبانی ساده و با مثال‌هایی در خور فهم جوانان، بحث مجردبودن روح مطرح شده است که مبنای بسیاری از معارف دینی است.

     3- تأثیر روح در حرکات ورزشی: از آن‌جایی که امروز ورزش کردن یک ضرورت است و از طرفی خطر حضور انگیزه‌های غلط، ورزش را از نتیجه‌ای که شخص می‌تواند به‌دست آورد، ساقط می‌کند؛ در این بحث سعی شده انگیزه‌های صحیح ورزش مدّ نظر قرار گیرد تا اولاً:جوانان ارادة دائمی برای ورزش کردن داشته باشند. ثانیاً: بتوانند از ورزش کردن، نتایج معنوی و روحانی ببرند.

                 جوان و انتخاب بزرگ

انتشارات لب المیزان

63 صفحه 

800 تومان

رئیس بازی

يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۴۸ ب.ظ

بعضی از نکاتش جالبه

بعضی هاش هم به درد من نخورد

درضمن با نویسنده کتاب هم یه نسبت های فامیلی ای داریم!!

رئیس بازی

از سری کتاب های دانشجویی

انتشارات میراث اهل قلم

1400 تومان

48 صفحه

مدیریت بر مدیر

يكشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۴۷ ب.ظ

خدا بهم صبر بده

کم کم خداحافظی های اربعین داره شروع میشه...


خیلی حال توضیح ندارم

کتاب خوبیه

اما خیلی مطلب جدید نداشت، توضیح واضحات و تکرار مکرارات بود لیکن جمع بندی و نگاه خوبی دارد.

گرونه؛ 3000 تومان!

دعاهای قرآنی

سه شنبه, ۵ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۳ ق.ظ

کتاب کوچولو و مناسبی جدیداً پیدا کردم قشنگ بود

خوشم اومد.

"دعاهای قرآنی"


توضیح در مورد کتاب را از سایت شورشگر کپی کردم:

«دعاهای قرآنی» از جمله کتاب هایی است که از سوی نشر آرما در نهمین نمایشگاه کتاب اصفهان رونمایی شده است. دعاهای قرآنی اثری از علامه سید محمدحسین میرجهانی است که به کوشش احمد مقیمی عرضه شده است.


درباره کتاب...
طراحی خوب کتاب که حالا دیگر جزء جدانشدنی و مشخصه بارز انتشارات آرما شده است را باید از نقاط قوت کتاب دانست. مقدمه کتاب به قلم علامه میرجهانی که به دو صورت نسخه خطی دست خط علامه و متن تایپی آورده شده است خالی از لطف نیست:

«کلمۀ ربّ از حروف اسم اعظم خدا و از اسماء جمالی است. مداومت بر آن برای تربیت جسم و روح و نفس و برآمدن حوائج مشروعۀ دنیویه و اُخرویه بی نهایت مؤثر است، مشروط بر آن که با توجه کامل، مداومت شود.


...و همچنان که روح هر حرفی عدد آن حرف است روح کلمه «ربّ» عدد آن است  که دویست و دو است که مجموع دو اسم محمد و علی حاکی از آن است. چنانچه بینه نام «محمد» عدد «اسلام» و بینه نام «علی» عدد «ایمان» است و این دو بزرگوار مظهر نام «ربّ»اند و ربّ لفظی است که عبارت است از وجود محمد و علی صلی الله علیهما و الهما که حقیقت اسم اعظم خدایند و اسما حُسنای الهیه اند که خدا به آنها شناخته شده و به همین جهت است که خدا از همه پیغمبران عهد ولایت ایشان را گرفته و محمد و آل او را قبله توجه همه انبیا و رسل قرار داده.»


دعاهای قرآنی با قیمت 2500 تومان راهی بازار نشر شده است.


اینم حاج احمد آقای مقیمی تو نمایشگاه کتاب غرفه نشرآرما
یه زمانی سخنران هیأتمون بود
خیلی باهاش حال کردم اون موقع!

در پرتو ولایت

سه شنبه, ۵ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۰۴ ق.ظ

در پیشگفتار کتاب آمده است:

"ولایت یکی از ارکان اصلی و آموزه های اساسی دین مبین اسلام، و بلکه به تعبیری، اصلی ترین و اساسی ترین آموزۀ آن است. رویات متعددی وارد شده که اسلام را بر پنج پایه استوار دانسته و از میان آنها ولایت را مهمترین رکن برشمرده است...

از سوی دیگر، همچنان که در برخی رویات تصریح شده، مقصود از این ولایت، ولایت اهل بیت علیهم السلام و در رأس آنها ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است.

آنچه در این میان مهم است توجه به این نکته اساسی است که ولایت اهل بیت مراتب و شئون مختلفی دارد و آنچه که در روایات رکن اسلام، آن هم مهمترین رکن آن، دانسته شده، اعتقاد به ولایت و پذیرش آن با جمیع مراتب و شئونش می باشد.

... در مورد اهل بیت علیهم السلام غیر از محبت، شئون و مسائل دیگری نیز مطرح است که قطعاً یکی از مهمترین و اساسی ترین آنها مسأله رهبری آن بزرگواران پس از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است.

اتفاقاً آنچه هم در سقیفه نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام و پس از آن در موارد دیگر نسبت به ائمه علیهم السلام مورد مناقشه قرار گرفت، نه مسأله مودّت و محبت آنان، که مسأله رهبری آن بزرگواران بود...

... نیز باید توجه داشت که آنچه به عنوان "ولایت فقیه" و فقها در زمان غیبت امام زمان عجل الله تعالی فی فرجه الشریف مطرح می شود و در واقع استمرار همان ولایت اهل بیت علیهم السلام و مرتبه ای از همان چیزی است که درباره آن فرموده اند: و لم یناد بشی ء کما نودی بالولایه.

کتاب کتابی بسیار ارزشمند، با زبانی ساده و روان است. لذا برای طلبه های سال های ابتدایی تحصیل، دانش آموزان دبیرستانی و هم چنین دانشجویان کاملا ضروری، مفید، قابل فهم و لذت بخش خواهد بود.

مباحثی که در کتاب مطرح شده از جمله مباحثی است که شیعیان و محبین امیر المومنین علیه السلام لازم است آنها را بدانند و نسبت به آن ها آشنایی داشته باشند. معانی و مفاهیم ولایت، فضایل امیرالمونین، دلایل انتخاب آن حضرت، شبهاتی که در مورد ولایت مطرح می شود، عبرت هایی که از داستان شوم سقیفه باید گرفت، پرده برداری از سکولاریزمی که در سقیفه پایه گذاری شد، عوامل مخالفت با امیرالمومنین علیه السلام، شیوه های رفتاری و حکومتی حضرت بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله، علل همراهی نکردن مردم با علی علیه السلام، جدائی ناپذیری ولایت اهل بیت و ولایت الهی، تبیین مفهوم ولایت، امامت و ولایت فقیه، استقرار حکومت و ولایت فقیه در ایران، تهدید هایی که در پیش روی حکومت الهی است، از جمله سرفصل ها و مباحثی هستند که در این کتاب بدان پرداخته شده است.

یکی از شبهاتی که برای خودم جالب بود این بود که وهابیت شیعه را به خاطر اصل تقیه منافق و دورو می دانند و می گویند شیعیان مثلا نماز وهابیت را باطل می دانند اما در مسجد الحرام به آنها اقتدا می کنند - که ان شاالله هرچه زودتر کعبه آزاد بشه و یه اذون با اشهد ان علیا ولی الله بخونن اونجا صفا کنیم- این نشانه نفاق و دو رویی آنهاست.

که آیت الله مصباح خیلی قشنگ به این شبه پاسخ دادند...

بخش فضائل امیرالمؤمنینش هم که حرف نداره، آدم فقط باید بخونه و صفا کنه که یه همچین مولایی داره...

کتابی که من دارم را انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره چاپ کرده

چاپ دوم، پاییز 1383

قیمتش هم 2300 تومان!!